Publi? le 28 ژوئن 2010 dans مبارزات
در سال 2008 ، تمام دولتهای سرمایه داری در آستانه ورشکستگی مجبور به گرفتن قرض های نجومی شدند. اما این قرض ها هیچ چیزی را حل نکرده است، چون خلائی که با بحران در سیستم اقتصادی ایجاد شده بود با بدهی های عمومی پر شده بو د و این بدهی ها آنقدر بزرگ هستند که برخی از دولتها را در آستانه ورشکستگی قرار داده است. در اینجا صحبت دیگرفقط از چند موسسات مالی و شرکت های خصوصی نیست که تهدید به ورشکستگی شده اند ، بلکه کل کشور در معرض تهدید ورشکستگی قرار گرفته است. این پدیده که قبلا برای "جهان سوم" شناخته شده بود ، امروز قلب سرمایه داری را به طور مستقیم مورد حمله قرار داده است.
این مبالغ نجومی قطعا باید بازپرداخت شود و کوشش طبقه حاکم آن است که آنرا ازگرده کارگران بکشد. و امروز بیشرمانه در یونان برای انجام این مقصود سخن از همبستگی بین کار وسرمایه ، بین استثمارگر و استثمار شده میرود و این همان چیزی است که فردا در انتظار همه ما است. فقری که امروز یونان را در برگرفته است یک آزمون واقعی از اقداماتی است که در تمام کشورها در دست تهیه است: آیا بورژوازی و دولت های آنها موفق میشوند که کارگران رابه پرداخت این هزینه ها مجبور سازند ؟ در چه سطحی از مقاومت ، کارگران به مقابله با آن خواهند ایستاد ؟
حمله ایکه به سطح زندگی کارگران در یونان شده است در سطح بسیار بالایی است: بالا بردن سن بازنشستگی تا دو سال ، کاهش حقوق کارکنان دولت ، قطع 60 ٪ از دستمزد چهاردهمین ماه و 30 ٪ ازسیزدهمین ماه, بالا بردن مالیات بر کالاهای مصرفی, توقف استخدام برای 4 و 5 جای خالی شده ای که بر اثر بازنشستگی کارکنان قبلی پیش آمده ، اخراج یک سوم از کارکنانی که به طور موقت در بخش دولتی شاغل بودند و غیره. در برابر این تخریب وحشیانه به شرایط زندگیشان , مقاومت کارگران امری حیاتی است : این شرایط را بدون واکنش , پذیرفتن بعنی چراغ سبز به بورژوازی دادن برای اجرای قوانین ضد کارگری شدید تر.
مبارزه در یونان پیشگام مبارزاتی است که در انتظار همه ما نشسته است. طبقه کارگردر سراسر جهان هیچ چاره ای به جز مبارزه کردن ندارد،و اینکه تمام راه حل های غلط در چارچوب سرمایه داری را رد کند.
توهم و راه حلهای غیرواقعی
همانطور که گروه یونانی تی پی تی گ 1 بطور جالبی توضیح داده است حکومت سوسیالیستی پاپاندرو نوک حمله سیاست فقرسازی را در مقابل طبقه کارگر قرار داده است او در این کار خود از حمایت دو تا از مهمترین فدراسیونهای اتحادیه ها ( گ سی ای ای برای بخش دولتی و آ دی ای دی وای برای بخش غیر دولتی )برخوردار است , " که به طور کامل تحت کنترل دولت سوسیالیستی هستند و تلاش میکنند که هرگونه مقاومت در برابر این تهاجم فقرسازی راجلوگیری کنند " . بنابراین این دو اتحادیه مرکزی, عملیات روزانه ،اعتصاب و تظاهرات را سازماندهی میکنند که کارگران خشم خود را به گونه ای بیرون بریزند و تلاش انها بر این است که مقاومت متقابل کارگران را تجزیه کنند و مبارزه آنها را از هدف واقعی خود منحرف سازند. آنها تمایل خود را برای پذیرش "اقدامات محروم سازی " که واقعا کشور را از بحران نجات دهد " اعلام کرده اند، و در نتیجه برای رسیدن به یک اقدامات " محروم سازی عادلانه ای"فراخوان میدهند. که فایننشال تایمز در 5 فوریه انرا چنین ارزیابی میکند:
" اتحادیه ها عکس العمل ملایمی در مقابل برنامه های محروم سازی دولت نشان دادند ، آنها چنان نگرش و تمایلی از خود نشان دادند که آمادگی فداکاری برای غلبه بر بحران اقتصادی را دارند". این حمایت پنهانی اتحادیه ها از سیاست فقرسازی که دولت سوسیالیست اجرا کرده است ،دراعتراضات قوی تظاهرات 5 مارس این مسئله را ببار آورد : ناسزا گفتن و جدا شدن از رهبر خ اس ای ای — پاناگوپولوس که پناهگاه امنش مدیون پلیس ضد شورش بود.
یونان دوباره تایید کرد که چپ و اتحادیه های راست بی دلیل نیست که به حمایت از تحمیل اقدامات محرومیت سازی و دفاع بی قید و شرط از سرمایه داری و نهادهای آن میپردازند : "تاثیرات مخرب و فلج کننده اعضای اتحادیه های کارگری سوسیالیستی و کنترلی که آنها همیشه بر اتحادیه ها دارند هنوز مانع اصلی است "( تی پی تی گ ). این نقش اتحادیه ها که مدافع منافع سرمایه داری در برابر کارگران است توضیح میدهد که چرا" در حالیکه نارضایتی واقعی در مورد شوک های سیاسی وجود دارد و دولت پی آ اس او ک در عمل آنرا انجام داده است" , - تا به امروز " یک احساس عمومی از ناتوانی و فلج شدن وجود دارد ولی همچنین خشمی که موفق به پیدا کردن طریق مناسبی برای بیرون دادن آن نکرده است واز همین رو"بسیج آن تا به امروز در سطح خیلی پایین صورت گرفته است، و مطمئنا این سطح از تجهیز جوابی به اوضاعی که ماهیتا زیر سئوال است و قوانینی که مخرب است نمیدهد. " ( تی پی تی گ )
ما از مذاکره و "راه حلهای" که توسط دولت بورژوازی صورت میگیرد انتظار نداریم. آنها همه در نهایت قصد خوراندن داروی تلخ فقربه ما را دارند. هیچ راه حل پایداری در سرمایه داری وجود ندارد ، بورژوازی فقط یک برنامه دارد: دوباره صندوق پولش را با وادار کردن طبقه کارگر به پراخت سنگین آن پر کند. همانطور که تی پی تی گ توضیح می دهد : " برای اینکه کشور را در آزمایشگاهی از شوک سیاسی تغییر بدهند مردم یونان , از سوی سرمایه بین المللی و دولت یونان به یک شرایط اضطراری فراخوان داده میشوند. "بدهی عظیم عمومی" و سقوط "قریب الوقوع کشور" توجیهاتی است که استفاده میشود که پرولتاریا را تهدید و ارعاب بکنند و در شرایط تحمیلی قرار بدهند که کاهش مستقیم و غیر مستقیم قانون دستمزد را منصفانه جلوه دهند ... "
چشم انداز
تنها زمانی که طبقه کارگر مبارزه ات خود را در دست خویش بگیرد و آن را به تمام بخش های دیگر گسترش دهد می تواند یک توازن قوایی بسازد ک قادر است بورژوازی را به عقب براند و در ها را به سوی یک چشم انداز دیگری باز کند. این همبستگی را تنها کارگران می توانند با اعتماد به نفس به قدرت خودشان , بر اساس مبارزات خود و از طریق سازمان خود (نشست های عمومی ، انتخاب نمایندگان قابل فسخ و...). ایجاد کنند نه اینکه مبارزه را در اختیار اتحادیه ها و سازمان های چپ سنتی بگذارند ، یا به تماشای بمب گذاری در تلویزیون بپردازند ، که منظوری به جز تروریست جلوه دادن کارگران و بی اعتبار کردن مبارزه طبقاتی انها ندارد و همچنین ترویج این عقیده که کارگران بجز هرج و مرج و خشونت چیز دیگری برای ارائه ندارند.
ما به منظور ارتقاع مبارزه امان ، باید از آنچه در یونان امروز اتفاق می افتد درس بگیریم، و به نوبه خود ، در همه کشورها ، مقاومت مان را در برابر اقدامات فزاینده دشواری که بورژوازی و دولتهای آن ها به ما وارد میکنند سازمان دهیم . آن موانع و توهماتی که کارگران در یونان با آن درگیر هستند ، گریبان ما را هم خواهد گرفت ، چون دشمنان ما بدون توجه به کشور و یا رنگ سیاسی که راست یا چپ بر تن دارند در همه جا یکسان هستند ، . فقط یک توده مجهز اجتماعی ، میتواند یک چشم اندازی برای آینده بدهد ، و اینکه این توده مجهز باید از مبارزه آگاه باشد تا به خشونتی که طبقه حاکم اعمال میکند پاسخ دهد. این تنها "اخلاقی" است که آنها واقعا به آن حساس هستند.
مبارزات کارگران در یونان سرآغاز مخالفت با تخریب اجتماعی ناشی از بحران اخیر سرمایه داری جهانی است. این مسئله در یونان شروع شد، اما پاسخ آن تنها در سطح بین المللی امکان پذیر است. از این رو اتکا به شعارهای زیر ضروری است : گسترش مبارزه با فقر فراگیر در سراسر جهان ! پرولترهای جهان ، همگی در مبارزه با اقدامات سرمایه داری بین المللی متحد شوید ! برای اینکه پیروزی را بچنگ آوریم بگذارید توازن قدرت ما از مرزهای ملی بگذرد،. به این ترتیب ، ما به این مسئله اگاهیم که سرمایه داری یک سیستم ورشکسته ای است که چیزی جز بدبختی و نابودی بیشتر برای ارائه به مردم ندارد . بلاخره ، وقت آن است که سرمایه داری سرنگونی و جهان دیگری که به استثمار هزاران ساله انسان توسط انسان پایان دهد برپا شود.
در این مبارزه ، انقلابیون نقش مهمی دارند اگر چه متاسفانه ضعیف هستند. ولی آنها باید از وظیفه خود آگاه باشند.
10-03-28
از نسرین ترجمه
[1] http://libcom.org/tags/tptg